شعری ازفاطمه اختصاری برای شاهین
شکسته قفل بزرگی که روی در بود وشکسته بغض کسی که شروع شر بود وعلاج زخم عمیقش فقط سفربودو...
پرید ازقفس مرغ بال وپر کنده کسی برای تومیساخت جبرو امکان را از استخوانهایت میله های زندان را که پاک کرد ازاین صحنه خط پایان را...هنوز دور خودش می دوید بازنده!
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 17:32 توسط me
|