وقتی که تونیستی پیشه نگاه من دنیامیشه تاریک تهرون میشه لندن بارون میاد شرشر یکریز وبی وقفه روزنامه ها خالی رادیو بی حرفه وقتی که اخمویی طوفانیه دریاصاعقه میباره ویرون میشه پل ها زلزله قحطی جنگ دنیا رومیگیرن صدها جریب جنگل یک شبه میمیرن وقتی که غمگینی کشتی هاغرق میشن گنجشک ها دل مردن مردم باهم دشمن پنجره هاخاموش تقویم عذاداره کسی نمیخنده چاپلین هم بیکاره اما زمانی که میگی منو میخای وقتی که بعدازقهر سراغه من میای خوشبخته خوشبختیم منوتو ومردم قسمت میشه لبخند قسمت میشه گندم خداهم می خنده وقتی که توشادی روزنامه پر میشه ازحرف ازادی رادیو میخونه مراببوس وباز یک ماه مرخصی میدن به هرسرباز خلاصه دنیا روچشمات می گردونه گنجشک هاهر روز صبح واسه تو می خونن لبخندت تفصیره شعریای مولاناست باتو دلم گرمه بی توجهان تنهاست.(از یغما گلرویی بود با اینکه ازش خوشم نمیاد ولی گذاشتم)