کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را...
ازهمین ابتدا تکلیفم را روشن کنم که من علاوه بر اینکه هیچ ارادتی به سازمان مجاهدین خلق و مخصوصن روسای انها ندارم و مزید بر ان انتقادات شدیدی هم همچون بسیاری دیگ بر سیاست های این سازمان در گذشته دارم با این حال تصمیم گرفتم تا این مطلب را بنویسم//پس لطفن برای من قصه ننویسید که این سازمان که بود و چه کرد و باچه کسی دست دادکه به اندازه ی کافی میدانم بحث من بر سر انسان است..من حتی راضی نیستم که سریک اخوند جلاد و کثیف بریده شود.مملکتی که قانون داشته باشد دچار توحش نمیشود نتیجه ی انتقام جویی و کشتار و ترور و حذف مخالف به هر طریقی وبه هر شکلی زشت است اما انچه که من باور دارم از همین روی جنگ در ویتنام محکوم است و در لیبی مورد تایید..اعدام در ایران زشت است و در امریکا کاملن طبیعی،من چند روز پیش فیلم های مربوط به حمله ی نیروهای عراقی به "اشرف"را دیدم.صحبتهای چندش اور "رابرت گیتس"را هم شنیدم که وضعیت را نگران کننده دید و دولت عراق را به خویشتن داری!فرا خواند.داستان هرچه هست باشد مسیله این است که بیش از بیست انسان غیر مسلح کشته شده اند .اینها ادم کشند؟اینها تروریستند؟
هرچه قوانین امریکا و دولت دست نشانده ی عراق میگوید همان. اما اینها هیولا نیستند.
فیلم ها را ببینید بسیاری از مجاهدین جوانهای هم سن و ساد ما و حتی کوچکتر از ما هستند که نه "فروغ جاویدان"را دیدند و نه"انقلاب ایدیولوژیک" سازمان مجاهدین را.
فیلم ها رو که میدیم با دوست و رفیق شفیقم بودم.گفتم چیزی بنویسم. چندروز پیش بود گفت تو ننویس شاهین به اندازه ی کافی دهن های گشاد باز هستند تا تو را هدف بگیرند.
پارسال بود که به اشرف یک حمله ای شده بود دانمارک بودم.به گمان یا شاید سوید،دوستی ایمیل زد و خواهش و تمنا که انجا که کنسرت داری یک سرهم بیا به تجمع ما برای محکوم کردن این حمله،پوزش خاستم و توضیح دادم که در هیچ برنامه ای که مربوط به سازمانهای سیاسی باشد شرکت نمیکنم.اما من چقدر باید پست باشم که این صحنه هارا ببینم و لال باشم که ممکن است یک عده ای چرت و پرت بگویند.بگذار بگویند،بی مرام،جان ادم است،اینها ادمند،دارند میکشند اینها را. منکه سیاستمدار یا سیاست باز نیستم که بنا بر مصلحت ها و منفعتها و بازی های سیاسی خفقان بگیرم.الان هم اگر پنج نفر صدای مرا بشنود میگویم:حالم از سیاستهای ابلهانه ی امریکا که درحال معامله با رژیم ایران است و از رفتار وحشیانه ی نیروهای عراقی و خفقان معنی دار سخنگویان و نمایندگان و رهبران!جنبش سبز در خارج از ایران بهم میخورد.شما تقصیری ندارید سیاست همین است.یاد آن داستان کوتاه بورسخ که قهرمان نام داشت افتادم.بگذریم. بدمصب تمام نمیشود و راحت شوم و خلاص..خسته ام جان تو...بد هسته ام............چقد دلم یه شکم سیر گریه میخواد.(شرر باش و باکلاس)شاهین نجفی لعنت الله علیه
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۲ ساعت 17:24 توسط me
|